دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

واقعا شوخی نمیکنم (خاطرات رسانه 3 )

چندسال پیش همکارمان که آنزمان مسئول دفتر نمایندگی صدا وسیما در دهلی بود برای پیگیریهای کاری و اداری خود به تهران آمده بود برایم تعریف کرد وگفت : در فاصله حضورم در تهران طبق قرار قبلی سراغ مسئول ذیربط در حوزه برونمرزی رفتم و پس از سلام و علیک و دستوری که  آن مدیر برای آوردن چای به آبدارچی دفترش داد سخن خود را آغاز کردم و گفتم شما میدانید که با این همه برنامه ریزی ،هزینه و تجهیزات و برنامه سازی کلا صدای برنامه های رادیویی  تعریف شده شما برای پوشش منطقه ما به محل ماموریت من نمی رسد این را گفتم به عنوان فتح باب و آغاز سخن که بحث مبسوطی را برای چاره جویی و اصلاح و رفع اشکالات انجام دهیم ، مدیر ذیربط  بلافاصله گفت : میدانم ولی ما به تکلیف خود عمل میکنیم صدا برسد یا نرسد به ما مربوط نیست اشکالی که میگویید به حوزه دیگری مربوط میشود. دوستم می گفت وقتی منطق را به این اندازه قوی دیدم چای نخورده پاشدم و جلسه ای که نیم ساعت پیش بینی شده بود کمتر از پنج دقیقه به پایان  رسید به همین سادگی که بیان شد واقعا شوخی نمیکنم

نظرات 2 + ارسال نظر
محسن دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ب.ظ

جای خیلی از نیروهای کارآمد در رادیو تلویزیون خالی است

احسان مرادی شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ب.ظ

ضمن عرض سلام خدمت شما...از نوشته های زیبایتان لذت بردم...فقط ازتون درخواست دارم درباره ی مرحوم "حسین نادری" بیشتر مطلب بنویسید.
با سپاس فراوان از شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد