دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

استفاده شخصی از رسانه جمعی

وضعیت رسانه عمومی و فراگیر صدا و سیما و بی اعتمادی گسترده ای که مورد تایید و اعتراف مسولان و مدیران ارشد این رسانه نیز می باشد ، نیازی به شرح و تفسیر و اثبات ندارد . با این همه استفاده های ناموجه برخی افراد با تفکرات خاص و تذکر نگرفتن و بعضا تایید و پشتیبانی مدیران این رسانه بزرگ و عمومی از این اشتباهات یا برخوردهای بی ادبانه و لات منشانه جایگاه رسانه را بیش از پیش خراب  میکند و ترمیم و تصحیح و تقویت موقعیت آنرا بسیار سخت و هزینه بر میسازد .

 اصولا مواجهه و تسویه حساب شخصی از رسانه ای که خود را ملی میداند و از بودجه و اعتبار ملی هزینه میکند کاری ناپخته و طبعابی خردانه است ،حتی به فرض حق به جانب بودن فرد یا تفکری که سعی در پاسخگویی دارد ،برخورد و در پیش گرفتن مواضعی رودر رو توسط رسانه عمومی با کاری ، فکری یا ایده ای فراگیر یا پذیرفته شده توسط جمعی گسترده و قابل توجه یا جمع زدن و کوبیدن همه افراد منسوب به یک قشر ، طبقه یا صنف ،با لحن و ژستی توهین آمیز و هتاکانه> زشت ترین ، خام ترین و نادرست ترین رفتار و موضع گیری توسط یک رسانه است ، هرچقدر رسانه بزرگتر ، انحراف و عواقب منفی آن نیز بیشتر ،

 خوب است دست اندرکاران و مدیران صدا و سیما ، بیش از این هزینه حضور چند ماه  یا چند سال مسولیت خود را بر رسانه ای که متعلق به همه مردم است هموار نکنند .

هنر دشمن سازی از رقیب داخلی

 این روزها نامه ای از رییس صدا و سیما خطاب به رییس جمهور در رسانه ها منعکس شده است که طی آن اقای جبلی درخواست کرده که پلاتفورم ( سکوی ) فیلیمو را فیلتر و مسدود کنند . دلایلی هم برای این کار ذکرشده که در مجموع دلایلی متقن و محکم برای تعطیلی یک مجموعه فعال و نسبتا موفق داخلی نیست . حتی اگر دلایل هم و پذیرفتنی بودند ، در گیر شدن ریاست بزرگترین مجموعه رسانه ای کشور که با بودجه عمومی تغذیه میشود  و ده ها انتظار براورد نشده مخاطبان پیش روی خود دارد اقدام درخورو به لحاظ افکار عمومی  پسندیده ای نبوده و نیست ، خراب کردن ، محدود کردن ، بستن و محروم کردن را هر فرد یا مجموعه ضعیف و بی نام و نشانی هم میتواند درخواست کند و ادله ای بیاورد ولی درخواستی چنین غیرمعمول وغیر فرهنگی از ریاست بزرگترین مجموعه رسانه ای و فرهنگی ، تلخ و نابجاست ،

صدا و سیما به لطف قانون اساسی و شرایط حاکم در فضای فرهنگی و رسانه ای مقطع پیروزی انقلاب ، انحصاری و متمرکز دیده شده است ، این انحصار ضمن اینکه تکلیف سنگینی برای دو رسانه رادیو و تلویزیون در نظر گرفته است ، موقعیتی بسیار ممتاز و غیر قابل دست رسی برای سایر رقبا فراهم آورده است . بدیهی است از رسانه عام ، فراگیر ، پرقدرت و انحصاری صدا و سیما که اینک با قدرت گرفتن فضای مجازی و رسانه قدری انحصارش مورد تهدید قرار گرفته است انتظار میرود در حالی که رسانه های مخالف توانمند و پر تعداد خارجی  مخاطبان قابل توجهی را در داخل کشور برای خود دست و پا کرده اند ، از رسانه های غیر دولتی  و تحت نظارت دولتی ، حتی با اندکی تقاوت نظر و سلیقه تحمل شوند و به یکباره رسانه های نسبت فعال و موفق غیر دولتی  به مجموعه های مخالف و غیر قابل قبول توصیف و در نهایت محدود و ممنوع نشوند.

سال ها پیش هم مدیدیت سازمان عظیم صدا و سیما بخشی از توان سیاسی و رسانه ای خود را به پاسخگویی و برخورد با روزنامه سلام در آن مقطع قرار داده بود ، روزنامه ای که اگرچه جریانی فکری و سیاسی پشتیبان و هوادر آن بود ولی میزان تیراژ  آن از تعداد مخاطبان یک برنامه هفتگی در تلویزیون کمتر بود . اصولا  هزینه کردن یک رسانه عمومی و فراگیر برای کوبیدن و از میدان به در کردن رقیبی غیر هم تراز ،نمایش نوعی ضعف و سستی آشکار است . رسانه صدا و سیما به راحتی میتواند هر موضوع و مواردی که نیاز باشد مطرح کند و با ادبیات معمول رسانه ای نقد کند . اما همواره  دست کم گرفتن توان بالقوه رسانه در فراگیر کردن موقعیت و محبوبیت صدا و سیما با طرح مسایل و مشکلات مردم و